سوتک

انسان نمی تواند به همه نیکی کند ولی می تواند نیکی را به همه نشان دهد

سوتک

انسان نمی تواند به همه نیکی کند ولی می تواند نیکی را به همه نشان دهد

غربت :

برای ادم قرقی نمئ کنه که کجا باشه واسه زندگی یا..... ولی خیلی مهمه واسه ادم که درکنار خونوادش باشه خانواده ای که باش بزرگ شده ای ولی حالا مجبوری که به اقتضای شغلت یا تحصیلی از اونا دور باشی انهایی که تو را بزرگ کردن مجبوری فقط از این به بعد فقط صداشون رو از پشت تلفن بشنوی یا وقتی تنهایی تو خلوتت با یاد خاطراتشون زندگی کنی و بتونی ارزوی سلامتی داشته باشی واسشون .........

خب اینهم یه جور زندگی تو این دنیا بزرگ که ارزو داشته باشی حداقل یه وعده غذا پیش والدینت باشی. امیدوارم که سرتون رو درد نیورده باشم.                                                                                                                                                                               ---------------------------------                       

رام کنندگان حیوانات سیرک برای مطیع کردن فیلها از ترفند ساده ای استفاده می کنند.زمانی که حیوان هنوز بچه است، یکی از پاهای او را به تنه درختی می بندند. حیوان جوان هر چه تلاش می کند نمی تواند خود را از بند خلاص کند اندک اندک ای عقیده که تنه درخت خیلی قوی تر از اوست در فکرش شکل می گیرد.وقتی حیوان بالغ و نیرومند شد ،کافی است شخصی نخی را به دور پای فیل ببندد و سر دیگرش را به شاخه ای گره بزند. فیل برای رها کردن خود تلاشی نخواهد کرد .پای ما نیز ، همچون فیلها،اغلب با رشته های ضعیف و شکننده ای بسته شده است ، اما از آنجا که از بچگی قدرت تنه درخت را باور کرده ایم، به خود جرات تلاش کردن نمی دهیم، غافل از اینکه  : برای به دست آوردن آزادی ، یک عمل جسورانه کافیست . 

-----------------------------------------

آیا میدانستی:

که رودی در کامبوج شش ماه سال ازشمال به جنوب و شش ماه دیگر سال از جنوب به شمال جریان دارد. 

--------------------------------

و این اغاز انسان بود.......

از بهشت که بیرون آمد دارایی اش فقط یک سیب بود. سیبی که به وسوسه آن را چیده بود . و مکافات این وسوسه هبوط بود.

فرشته ها گفتند: تو بی بهشت می میری زمین جای تو نیست زمین همه ظلم است و فساد

انسان گفت: اما من به خودم ظلم کرده ام زمین تاوان ظلم من است. اگر خداوند چنین می خواهد........

خداوند گفت: برو و اگاه باش جاده ای که تو را دوباره به بهشت می رساند از زمین می گذرد :زمینی آکنده از شر و خیر آکنده از حق و باطل از خطا و صواب و اگر خیر و حق و صواب پیروز شد تو باز خواهی گشت و گرنه...........

و فرشته ها همه گریستند :اما انسان نرفت انسان نمی توانست برود انسان بر درگاه بهشت وامانده بود. می ترسید و مردد بود.

و آن وقت خداوند چیزی به انسان داد چیزی که هستی را مبهوت کرد و کاینات را به غبطه وا داشت .

انسان دستهایش را گشود و  خداوند به او اختیار داد

خدا گفت : حال انتخاب کن زیرا که تو برای انتخاب کردن آفریده شده ای برو و بهترین را برگزین که بهشت پاداش

به گزیدن توست عقل و دل هزاران پیامبر بیز با تو خواهند آمد تا تو بهنرین را برگزینی و آن گاه انسان زمین را انتخاب کرد رنج و صبوری را و این آغاز انسان بود........

                                   شاد باشید

مشغله کاری:

این چند روز گذشته که نتونستم چیزی بنویسم واسه این بود که به یه ماموریت کاری ( اصفهان) خیلی مهم رفته بودم و جاتون خیلی خالی حسابی خسته شدیم  که حتی نتونستم به وبلاگم هم سری بزنم با توجه به این که به اینترنت هم دسترسی داشتم . ولی اخرش خوب شد بعد از اتمام ماموریت از طرف مدیریت شرکتمون یه پست بالاتر و خیلی حساس به ما داده شد .

توی شهر زیبای اصفهان فقط بعدازظهر ها میتونستم بیرون بزنم و یه گشتی بزنم البته قبلا هم به اصفهان اومده بودم ولی خوب قدم زدن بر روئ سی وسه پل همیشه یه حس و حال دیگه داره یا نشستن در کنار ساحل زیبای زاینده رود و دیدن جنب و جوش بچه ها  البته از پنج روزی که اونجا بودم فقط عملا دو روز رو بیرون رفتم بیشتر تو هتل استراحت می کردم ولی تونستم یه سری برم چهار باغ قدم بزنم و یه سری هم برم یه سفره خانه سنتی .البته خوب باقی مکانها رو قبلا رفته بودم همین ها رو هم واسه تنوع و رفع کسلی و خستگی رفتم.

-------------------------------------------------------

حکایتی از چرچیل:

نانسى آستور - (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده بود) - روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل (نخست وزیر پرآوازه وقت انگلستان ) رو کرد و گفت: من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز): من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش!

دوره تخصصی

دوره اموزشی تخصصی من....

امروز صبح شروع یک کلاس اموزشی تخصصی چهار روزه در رابطه با پمپ های خاص صنایع داشتم که واقعا کلاسی بود مطابق میلم و عالی جهت پیشرفت شغلی هرچند که درسر کلاس در ساعت اول کمی کسل بودم ولی با توجه به اینکه مدرس مان یکی از برجسته ترین اساتید صنایع کشور است حیفم اومد چرت بزنم و حسب علاقه به مطالب ارایه شده گوش دادم که عالی بود.

بعد از کلاس خواستم بیام خوابگاهم که حسابی بخوابم که درست وسط راه سرویسم خراب شد ومن مجبور شدم که یه ربع ساعتی رو توئ افتاب گرم ظهر بمونم و یه کمی ویتامین  D بگیرم اخر دست هم ما موندیم تا یه بنده خدا اومدو ما رو تا یه جایی رسوند وقتی رسیدم خوابگاه یه چرتی زدیم و سپس شروع به مرور مطالب درسی امروز کردم تا سه روز دیگر بتونم امتحان مربوطه رو pass کنم ساعت 7 بود هم اتاقیم اومد رفتیم رستوران  جاتون خالی شام خوردیم ورفتیم پارک تا یه هوایی عوض کنیم.

آیا میدانید:

آیا میدانید سرعت صوت در فولاد ۱۴ بار سریعتر از سرعت آن در هوا ست.

---------------------------------------------------

مهربان مادر

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن , پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود .پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟

مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی؟ فقط خواستم بگویم تولدت مبارک. پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد , صبح سراغ مادرش رفت . وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت... ولی مادر دیگر در این دنیا نبود .

شاد باشید.      

سوتک آمد

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد

نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی آنقدر مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد

گلویم سوتکی باشد بدست طفلکی گستاخ و بازیگوش

و او یکریز و پی در پی دم  گرم خویش را در گلویم سخت بفشارد

و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد

بدین سان بشکند دائم

سکوت مرگبارم را......

دکتر علی شریعتی

سلام......

زیباترین جمله ای که به ذهنم رسید واسه اینکه به نوعی ورود خودم رو به جرگه وبلاگ نویسان اعلام کنم.

 اما من در اینجا قصد دارم به دور از نام و فامیلم  خاطرات روزانه و هر چیزی که ارزش گفتن و وقت گذاشتن رو داشته باشه بنویسم....تا به نوعی از نظرات دیگران در بهبود کار و زندگیم استفاده کنم و اگه تجربه کوچیکی هم داشتم  به دیگران منتقل کنم.....

شاد باشید